امروز : پنج شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۳ - 4 جماد ثاني 1446
به نام حضرت معلم
من هرگز مدعی نیستم هرچه در آن اتاق بدرنگ ،وسط آن حیاط پرشور ،زنگ اول فارسی یا زنگ لعنتی دوم ریاضی بر ما گذشت همه قند در دلمان آب میکرد که راستش آن ایام فکر میکردیم مدرسه یعنی یک سال حبس بدون ملاقات ، اما این رسم تکامل است که تو وقتی بزرگ میشوی، آنوقت میفهمی آنجا اول و آخر دلتنگی است!
من هنوز گاهی دلتنگ میشوم برای بودن کنار آدمهایی که آنوقتها برایمان ماورایی بودند، زنها و مردانی که فکر میکردیم چون فرمانروای کلاس درسمان هستند، پس دنیا در مقابلشان وقتی میایستد میگوید: اجازه من بروم آب بخورم!
بعدها که بزرگ شدیم ؛دیدیم اینها که ساکن همین کوچه پشتیهای خانههای ما هستند که سر کلاس سختترین معادلات را به سادگی حل میکردند و مثل ما در زندگی گرفتار حل مسالهی امیر ۳ میلیون تومان پول داشت با کلی بدبختی آخر ماه چقدر برایش میماند!
این شد که دلتنگ تمام احترام نگذاشتنهای دوران نوجوانیام شدم ،شرمنده آنروزی که دعا کردیم معلم فارسی زبانم لال بمیرد، دیکته نگیرد، دعا کردیم ماشین معلم ریاضی را دزد ببرد ما تعطیل کنیم ، آخر آنروزها نه گردو غبار نه هیچ ویروسی مدرسه را تعطیل نمیکرد مثل حالا؛ الی روزی که جلسه انجمن اولیاء و مربیان بود و روزی که معلم نمیآمد و ۱۳ آبان
من اینروزها دلتنگم؛ دلتنگ نشستن سرکلاس و شنیدن امر و نهی معلم ، که خدا میداند تنها دیکتاتوری که هنوز دوست دارم او را ببینم معلم کلاس پنجمم است
من خیلی دوست دارم برگردم کلاس سوم بگویم: خانم اجازه، دروغ گفتم آنروزی که انگشتم گیر کرد لای نیمکت ، خواستم ناز کنم برای تو، که نمیدانم امروز کجایی، حقوق بازنشستگی جواب زندگی تو را میدهد، اصلاً من را به یاد داری بین آن همه آدمی را که “یاد میدادی و از یادشان رفت تو را!
ای کاش میشد برگردم بگویم ای کاش گیر نمیدادید به بعضیها که حتمن یاد بگیرند ، اینها مدرک که گرفتند رفتند یه کارهای شدند، الان شدهاند بانی بدبختی ما و شما
ای کاش زنگ تاریخ همه چیز را به ما میگفتید نه ان که فقط در کتابها آمده بود ، ای کاش میگفتید اَرشَک که بود تا در حسرت ندیدنش اشک میریختیم
ای کاش زنگ هنر میگفتید نان در هر هنری نیست ، هنر نان درآوردن،اصلِ هنر است
بماند ، گواهی میدهم شما رنج بسیار کشیدید، مشکل از علم شما نبود، شما برای رشد و توسعه فرد فرد ما جان دادید ، جان دادیدتا یاد بگیریم آدم بافرهنگ بودن ربطی به شجرهنامه افراد ندارد، شما اثرگذار یددید نشان به نشان تمامی نیکیهای جامعه که کم نیستند ، شخصیت ما اتفاقاً تا وقتی که با شما بودیم شخصیت بود بعدشبستگی به وفای به عهد ما داشت اینکه انچه شما اموختید عمل کنیم یا …
اری علم شما مشکلی نداشت،عمل ما خراب بود، جنس ما مشکل داشت!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی باشد منتشر نخواهد شد.