این که جریان اصولگرایی در انتخابات اخیر با وجود اجماع کامل تمام طیفهای متضادشان و یک کار تشکیلاتی هماهنگ موفق به کسب رای لازم نشدند ریشه در همان بن بست فکری این جریان دارد بن بستی که حاضر به پذیرش نگاه عموم مردم در مسائل مختلف ،سیاسی اجتماعی و فرهنگی نیست. رقبای پزشکیان به دلیل عدم درک درست از بطن جامعه، ایراداتی را از شعارهای پزشکیان و حتا همراهان او مطرح نمودند که اتفاقا نقطه قوت پزشکیان بود.
این که پزشکیان را به غلط دولت سوم خاتمی یا دولت سوم روحانی عنوان میکردند غافل بودند از این که مردم خاطرات خوشی از دوران اصلاحات در ذهن دارند و حتا با وجود نقدهای فراوان به دولت دوازدهم اما خوب میدانستند دلیل انحراف ریل دولت یازدهم تا دوازدهم چه بود که از ترامپ تا مخالفین داخلی ،برجام همه و همه در عدم برداشت کامل محصول برجام موثر بود.
پزشکیان وعده داده است که دولت اول پزشکیان آغاز راه دیگری باشد راه سوم راه آشتی ملی است راه همدردی با ۵۰ درصدی که عاشق ایران هستند اما
به هر دلیلی دل‌گیر شدهاند از بس احساس میکنند نظرشان مورد توجه دولتها قرار نمی‌گیرد.
باید برای به ثمر رسیدن این راه اصلاحات به معنای واقعی از خودگذشتی کند اجازه دهد با شاخصهایی ملی کابینه شکل بگیرد و دولت مردانی متخصص با هر دیدگاه سیاسی البته معتقد به راه سوم در استانها مدیریت را در دست بگیرند.
راه سوم تنها راه بازگشت آرامش است آخرین امید این ملت چه آنها که جمعه آمدند و چه آنها که کنج خانه نشستند اما گوششان به خبر انتخابات بود.
برای رسیدن به مقصد مطلوب در راه سوم باید دولت را همراهی نمود باید دولت سایه به مرخصی برود و رسانه تمام وجودش حفاظت از وعده‌های پزشکیان باشد و در این مسیر هیچ مصلحتی بالاتر از مصلحت ملت را در نظر نگیرد.