Monday, 2 December , 2024
امروز : دوشنبه, ۱۲ آذر , ۱۴۰۳ - 1 جماد ثاني 1446
شناسه خبر : 3112
  پرینتخانه » آخرین اخبار, لرستان, ویژه, یادداشت تاریخ انتشار : 01 فروردین 1401 - 14:44 | | ارسال توسط :
یادداشت های من

میزبان غافلگیر از این همه میهمان!

می‌دانم امروز به وقت اولین روز از سال نو زمان مناسبی برای نشان دادن وضع موجودمان نیست اما گیریم که گفتیم اینجا همه چیز گل و بلبل است ، میهمان کور که نیست ، می‌آید می‌بیند وضعمان را!
میزبان غافلگیر از این همه میهمان!

رفته بودیم یک روزی خدمت بزرگی ، ایام سیلاب بود فیلمی منتشر شده بود از یک حرکت زشت در یکی از شهرهای سیل‌زده ، بحث این بود که رسانه‌ها سیاه‌نمایی کرده‌اند، آن بزرگوار گفت اتفاقاً باید این زشتی‌ها را آنقدر نشان دهید تا به خودمان بیاییم!

من اگر عضو شورای شهر بودم ، برای انتخاب مسئولین شهری ، کاندیداها را می‌آوردم یک دفتر نقاشی می‌دادم با چهار مداد رنگی ،می‌گفتم حالا نقاشی کن ، اگر با همان چهارمداد توانستی دوتا اثر ماندگار خلق کنی با این اعتبارات و امکانات محدود هم می‌توانی شهر را به قد سیزده روز میزبانی ؛ آماده پذیرایی کنی!

بدبختی اما معمولاً اکثریت اعضای شورای‌ شهرها قبل از دیدن اثر بیشتر به سربرگ امتحانی نگاه می‌کنند ببینند اسم طرف چیست!؟

میهمانان درب قلعه‌ تجمع کرده بودند و مشتاق ورود بودند ، اگر این در شرایط عادی بود خیلی هم ذوق می‌کردیم از جذب این همه گردشگر اما در عصر کرونایی می‌شد تدبیری کرد تا تنها یک ورودی به محوطه‌ی اطراف قلعه نباشد!

رفتیم از یک شیرینی‌فروشی سنتی در شهر خرید کنم دیدم تعطیل است تا بعد از سیزده ؛بازار شهر هم تعطیل بود و مسافران در حال قدم زدن در محیط خالی از میزبان بودند ؛اصلاً نمی‌دانم ما چرا وقت شکار هیچوقت نیستیم ، انگاری که خاک مرده پاشیده باشند بر شهر!

دستگاه‌های خودپرداز یکی درمیان خودشان محتاج نان شب بودند ، پول که نداشتند هیچ ،کارت را که میزدی نوشته می‌امد: داری یه صدتومن تا سربرج از کارتت بردارم!

میهمانان برای رفع حاجت گلاب به رویتان راهی بجز مقاومتی بالاتر از مقاومت خارکیف نداشتند ، خیلی گوشه‌ای خلوت ایستاده بودند و هی با دهان فوت می‌کردند!

جنگ نبود اما گوشه گوشه‌ی شهر آثاری از جنگ بود ، جای پارک نبود و خودروهای پلاک ۳۱ پر بود در شهر ، مانده‌ام پس آن همه میهمان جلوی قلعه با چی آمده‌ بودند به شهر من!؟

خلاصه شهر همان شهری بود که قبل از تحویل سال بود فقط بعضی بلوارها را رنگ زده بودند که اگر با همان چهارمدادرنگی ، رنگ میزدند قطعاً بهتر در می‌آمد و من بعید می‌دانم سال دیگر همین ساعت کاری غیر از رنگ زدن همان بلوارها به ذهن مسئولانمان برسد!

خب البته پول هم کم است ، هوا هم آلوده است ، روسیه هم زیر میز زده بی‌پدر، ناهار هم که نمی‌دهند ، مردم هم که حال ندارند ، هفت‌سین هم که …هیچی!

نویسنده : ابوذربابایی زاده
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی باشد منتشر نخواهد شد.