Thursday, 5 December , 2024
امروز : پنج شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۳ - 4 جماد ثاني 1446
شناسه خبر : 4026
  پرینتخانه » آخرین اخبار, یادداشت تاریخ انتشار : 31 مرداد 1401 - 11:05 | | ارسال توسط :

‍ وقتی آهنگر بلخی ، فولادساز شد!

نقدی که به هیات تحقیق و تفحص پرونده فولاد مبارکه وارد است ، این است که یهویی خبر بدی دادند به خلق!
‍ وقتی آهنگر بلخی ، فولادساز شد!

۹۲هزار میلیارد تومان، حرام کردنِ پول این ملت که خبر ساده‌ای نیست همین‌جوری بگویی!

شما باید حال مردم را در نظر بگیری، ما تازه عادت کرده بودیم تا ۳۰۰هزارتومان را بشماریم ، قبل‌تر نهایتا تا ۴۵هزار و پانصد تومان را بلد بودیم بشماریم!

یهو خبر می‌دهید چندکیلومتر آنطرف‌تر از کویرِ لرستان ، دریایی است بیکران‌تر از خلیج فارس به اسم فولاد مبارکه که به مبارکی و به تنهایی و تنها در چند سال ۹۲ هزار میلیارد تومان پخش کرده است بین همه‌ی خودی‌ها و نخودی‌ها!

آدم خبر اینچنینی را اینچنین نمی‌دهد ، می‌گفتید مثلاً یکی حدود یک میلیارد خورده ، کمی که عادت می‌کردیم می‌گفتید ۳هزار میلیارد برده ، بعدش می‌گفتید چیزی حدود ۳۰ تا خاوری را یکجا خورده و داده به چپی‌های این‌وری و راستی‌های آن‌وری!

ما اصلاً نمی‌فهمیم این عددها یعنی چند تا چی!؟

قبل‌تر مثال یک مربی خارجی را زدم گفتند این پرسپولیسی است ، مرد مومن سیلی سرخ شده ما از همین آبی‌ و قرمز است ، حرف من آن‌ور فوتبال است ، وسطِ زمین اقتصاد!

چنین خبرهایی را باید یواش یواش به مردم بدهیم تا با آن کنار بیایند چون ما اساساً خوب کنار می‌آییم با همه چیز حتی با پنج بعلاوه هرچندتا ، حتی با مسئولی که ما عشق می‌کنیم بومی است حال آنکه فقط شناسنامه‌اش صادره از  اینجاست و پول آب و برق و گازِ خانه‌اش را در پایتخت می‌دهد!

شما باید یواش یواش خبر بد بدهید مثلاً به مردم بگویید که مردم  اگر در همین لرستان کمتر زادوولد کنید و جمعیتتان مثلا یک میلیون و ۷۶۰ هزار نفر باشد ؛ سهم هرنفرتان می‌شود چیزی حدود ۵۰ میلیون تومان شاید هم کمی بیشتر با یک نان اضافه و نوشابه مشکی!

البته اگر همسر فلان مسئول سابق یا پسر فلان مسئول فعلی یا حتی دفاع راست سابق سپاهان سفارشمان کند به هیات مدیره ورنه این پول که سهم‌ ما نیست!

من‌ تازه فهمیدم آن روزی که خیبرِ ما اینجا در جام حذفی ۳ تا خورد از سپاهان ، خیلی‌ها آنجا داشتند هی می‌خوردند از سپاهان ، چه خوردنی ، چه بازی ، پر از وقت‌های اضافی!

من تازه فهمیدم سرنوشت آن آهنگر گنه‌کار بلخی چه شد، هیچی دیگر، بعد از آن گنه‌ای که کرد ، رشد کرد رفت بالاتر کارخانه فولاد زد به جای گنه تا دلت بخواهد تخلف کرد ، مسگر شوشتری هم که ظاهراً خود ما هستیم که آب را یکی دیگر می‌برد با آن پول‌هایش را می‌شوید با صابون گلنار، اما اینجا ما محروم می‌شویم از کشتِ هر چیز آبدوست!

۹۲ هزار میلیارد روی کاغذ هم جا نمی‌شود بعد انتظار دارید توی مخ ما یکجا جا شود ، تقسیم کنید بهتر بفهمیم!

مثلاً بگویید می‌شود چیزی حدود ۸۰ تا بودجه لرستان یا شبی یهویی یک میلیارد تومان پول نقد بریزی به حساب ۸۷۰۰۰ بیکار لرستانی!

ما با این پول ۰۷ که چیزی نیست ، می‌شود همه‌ی شهر را خراب کرد از اول یک شکل ساخت طوری که خانه‌های جنوبِ جنوبِ شهر هیچ فرقی نداشته باشند با خانه‌های وسطِ وسطِ شهر ، می‌شود بدهیم روی بام‌شهر یک قلعه بسازند با دو تا فیل و اسب و وزیر، خیلی قشنگ‌تر از فلک‌الافلاک، یک مجسمه‌ی فردوسی هم بگذاریم روبروی قلعه، هی نگاهش کند بی‌صدای کوپن‌فروش‌ها که آدم پول‌دار کوپن می‌خواهد چکار!!؟

خلاصه، با همین پولی که در مبارکه بر باد رفت ، می‌شد فقرمطلق را در لرستان ریشه‌کن کرد ، طوری که باز هم همسایه به همسایه سر بزند از سر شکم‌سیری ، با یک سینی در دست به یاد روزهای “کاسم‌سا” ، با این پول می‌شد نفس بکشیم و مدتی یادمان برود در وین چه خبر است ، یادمان برود روزهایی که شبیه شب است ، یادمان برود تمام‌ دولتمردانی که ما را بازی دادند چقدر تمام آن‌سالها فقط به فکر جیب خودشان بودند و امروز لم داده‌اند در طهران و به روزهای کولی گرفتن از ما می‌خندند!

نویسنده : ابوذربابایی زاده
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی باشد منتشر نخواهد شد.