امروز : پنج شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۳ - 4 جماد ثاني 1446
دردسرهای ارتباط با نسل آنلاین
خدا بخواهد کرونا هم کم کم دارد جل و پلاس خودش را جمع می کند که برود و بپیوندد به تاریخ و خاطره های دور.مثل همه اجناس چینی دوام و قوامی ندارد و بیخودی به تمام جهان صادر شد .بماند اینکه هنوز آزمایشگاه ها از نبرد کرونایی فارغ نشده اند تا سر فرصت بنشینند و بررسی کنند که این پنج گرم کرونای صادره از چین قتل عمد بود یا غیر عمد .یعنی واقعا بدن چینی ها بعد از هزاران سال خوردن موش و سوسک و خفاش و سگ و مار و مارمولک یکهو دچار آلرژی شد و سوپ خفاش را روی تمام کره ی زمین بالا آورد یا نه قضیه چیز دیگری بود و سهام ابرشرکت های بزرگ و نفت و اقتصاد چین ….
اینجایش را امثال من نمی دانیم صبر می کنیم تا در ایام پساکرونا، علم و سیاست به یاری هم بیایند و سیه روی شود هر که دراو غش باشد …
مابقی مسائل کرونایی داخلی را هم به مدیریت نشریه قول داده ام اشاره نکنم که از سر دلسوزی تاکید کرده اند مدتی فقط در مورد مسائل بی حاشیه بنویسم مبادا به کسی بربخورد!
برای همین به روی خودم نمی آورم که بعضی ها یکشبه شدند سلطان دستکش یکبارمصرف و ماسک تقلبی چینی . اصلا فراموش می کنیم ، مثل همه دردهایی که حالا دیگر به مدد کشور رفیق و همسایه عزیز ( چین ) به پیشاکرونا لقب گرفته اند و برای خودشان یک پا خاطرات خوش به حساب می آیند .
اولش خواستم درباره خواص فلفل سیاه و زنجبیل و دارچین بنویسم دیدم بعضی به خودشان می گیرند که رشد جهشی زنجبیل ۱۲۰ هزار تو مانی بدون سلطان و سالار نمی شود پس در نهایت دیواری کوتاهتر از معلم ندیدم و به ذهنم رسید درباره معلم بنویسم خصوصا که این روزها به هفته معلم هم نزدیک می شویم .
کرونا با خودش شکل تازه ای از زندگی را به ما تحمیل کرد که خواهی نخواهی تا مدتها و شاید سالها آن را تمرین کنیم .
صرف نظر از خصوصی شدن مراسم عروسی و ختم و مهمانی و دید و بازدید که انصافا مزایایی هم داشت تغییر شکل آموزش در مدارس و دانشگاه ها برای خودش داستان هایی دارد.
اگر چه تک تک ما موظفیم که از گهواره تا گور اگر حتی کلامی آموخته ایم احترام معلم را داشته باشیم و اصولا کشورهایی مثل بلاد کفر در حوزه اسکاندیناوی که همه چیز جهان بر وفق مرادشان است اصلا در برابر تورم و فشار اقتصادی و فقر و فاقه مثل ما فولاد آبدیده نمی شوند و همانجور نازک و نارنجی و غرق برکت خدا از دنیا می روند ، حرمت مقام معلم از پزشک و نماینده و وزیر هم بالاتر است .
اما در این سوی کره ی زمین قضیه فرق می کند و معلم همین که بعد از ظهرها و کل روزهای تابستان را تعطیل است و می تواند برود با خودروی وطنی پراید مسافرکشی کند و کمک خرج خانواده باشد و از آن طرف هم سر برج حقوق معلمی اش را بگیرد باید خدا را صد هزار مرتبه شکر کند.
اما از سویی دیگر خوب است این قشر زحمت کش کمی هم با علم و تکنولوژی زندگی معاصر آشنا شوند .
جهان امروز ما با سرعت شگفت آوری در حال گذار است .نوجوان امروز با نوجوان نیم قرن پیش حتی با نوجوان ده سال پیش متفاوت است .خودشان می گویند دهه هشتادی ، دهه نودی و …یعنی تغییر فیزیولوژی و سوال و ابهام و دلهره و تردید و عاشق شدن و فارغ شدن و مننوعه های خاص جهان سومی شان از دهه ای به دهه دیگر بسیار متفاوت است .
بنابراین عقل آدم حکم می کند معلم هایی هم که با این رده ی سنی سرو کار دارند کمی سرعت به روز شدن خودشان را بالا ببرند .
گفتیم کرونا شیوه ی جدیدی از زندگی و اموزش را بر ما تحمیل کرد که تا پیش از این خوابش را هم ندیده بودیم .
قرنطینه و حبس خانگی ، ترس از شیوع ناجوانمردانه ویروس ، فشارهای اقتصادی و مسائلی دیگر همه را به اندازه کافی در تنگنا قرار داده است اما سخت گیری و تندی با نوجوانان سرشار از انرژی و محبوس در خانه می تواند این قفس را تنگتر کند.
یکی اش همین که معلم توی آشپزخانه ی خودش بماند و در حین پختن کوکوی سیب زمینی روی بدنه یخچال فرمول ریاضی دوم دبیرستان تدریس کند
یا آقای معلمی با پیراهن رسمی و پیژامه راه راه خانگی در حالی که بچه را روی پا می خواباند به دانش آموزان آیلاندش ادبیات و جامعه شناسی و شیمی و …بیاموزد .
از قدیم هم گفته اند هر کس نمیرد همه چیز می بیند . اما خداوکیلی به مدد این کرونا و فضای آنلاین مجازی چیزهایی از نحوه برخورد بعضی معلمان با دانش آموزان برملا شد که تا حالا پشت دیوارهای بلند مدارس پنهان مانده بود .
گفتم که هیچ کس منکر تلاش و عشق معلمان عزیزمان نیست اما وویس ها ، فایل های صوتی ، و پیام های رد و بدل شده در گروه ها و کلاس های مجازی گاهی به شکل زننده ای حاکی از ناآشنایی و نامهربانی بعضی معلمان دارد به خصوص در ارتباط با دانش آموزان نوجوان که شیطنت و شوخی بدیهی ترین خصیصه این سن و سال است و غرض و مرض آنچنانی ندارند ..
امتحانات و پرسش و پاسخ مجازی برای بچه ها آنهم در این شرایط سخت است .ممکن است در جمع همکلاسی های خود حرف هایی بزنند که به مذاق معلم خوش نیاید اما باور کنید نقشه طراحی شده ی دشمن نیست و در نهایت بچه های خودمان هستند که بنا به اقتضای سن شیطنت هایی دارند .کمی مهربانتر باشیم کمی رفیق تر و حال دل نوجوانان را در یابیم …
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی باشد منتشر نخواهد شد.