امروز : پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ - 20 جماد أول 1446
۱۰ شاخص برای انتخاب یک استاندارِ باجنم!
اعتقاد دارم اساساً باید تمامی دولتها از سیزدهم تا هر چندم ، با نگاهی به دولتهای پیشین و صدالبته حال موجود خویش ، استراتژی خود را در چینش مدیران تغییر دهند.
شاید بخشی از آنچه در ادامه مینویسم از نگاه مخاطبان به طنز شباهت داشته باشد اما یقین دارم که تمامی آنچه که از نگاه حقیر در انتخاب یک استاندارِ باجنم باید مدنظر دولت باشد، نَه کنایه و طنز که براساس آن چیزی است که در تمامی این سالها یا دیدهام ، یا شنیدهام و یا به آن رسیدهام.
بنده اعتقاد دارم :
یکم، استاندار باید هموزن وزیر باشد، استاندار را پیش از انتخاب به کابینه بیاورید اگر صدایش نلرزید و برای نشستن در کنار وزیر تمام اعضای بدنش ذوق نکرد، انتصابش کنید که او بلد است چطور حق استان را از کابینه بگیرد.
دوم، زبان بدن و زبان تکلم استاندار است ؛ استانداری که نتواند دو کلمه، درست سخن بگوید در برقراری ارتباط با مجموعه خود ناتوان است چه رسد به ارتباط گرفتن با مردم آن هم با زبانِ تخصصیِ بدن ، استانداری که مراقب زبان بدن خویش نباشد، در اولین ارتباط تصویری مُچ بستهاش برای همهی اهل فن باز خواهد شد.
سوم، استاندار باید جسور باشد ، استانداری که با یک تشر نماینده مجلس، زمین و توپ را باهم تحویل بدهد ، استاندار نیست ،تماشاگر است، پیشکار مجلس است ، جسمی است متحرک که شتاب و جهت حرکتش به میزان نیروی وارده از یک نماینده بستگی دارد.
چهارم ، استاندار باید موافق “زنده باد مخالف من” باشد ، استاندار برای خناسان و حاسدان و باجگیران نباید تره خُرد کند ، اما برای منتقدان و مخالفان و معترضان باید سرتاپا گوش شنوا باشد
پنجم ، استاندار باید قدرت تسلط بر خانواده خویش را داشته باشد، استانداری که از زن و بچه و برادر و اقوام خویش حرفشنوی مطلق داشته باشد، انتصاباتش حول محور یکی از نزدیکانش خواهد بود و این آسیبش کمتر از آسیبِ انتصاب حول محور نماینده نیست
ششم، استاندار باید یک الی چند تا آدم سیر، چشمپاک و دستپاک و باسواد و اهلِ کار و البته کاربلد که حداقل قدرت اداره کردن یک ساختمان سه طبقه را داشته باشند، در جیب داشته باشد برای انتصاب در بیخ گوش خودش و چندجای دیگر که اولین آسیبی که به هر استانداری میخورد از اتاق های مجاور خودش بوده و نه چند ساختمان آنطرفتر!
هفتم ، استاندار باید حوصله خواندن داشته باشد، فرق بین یادداشت، گزارش و خبر را بداند، جاهای عکسدار روزنامه را فقط نخواند و البته اساساً روزنامه بخواند، در خبرگزاریها و پایگاههای خبری گردش کند خبر بخواند، یادداشت هم بخواند، فیلترشکن هم داشته باشد و بجز ایتا و روبیکا در اینستاگرام و واتساپ و توییتر و تلگرام هم فعال باشد، خودش فعال باشد که خواندن بولتنهای وایریش شده نزدیکانش دوزار نمیارزد
هشتم، استاندار قبل از چیدن معاونانش باید تمام تلاشش را برای انتخاب دو حوزه به کار گیرد، حوزه ریاست و حوزه روابطعمومی!
مهم است چه کسی مدیرکل حوزه استاندار باشد، حوزه استانداری سر گردنه است اگر آدمی امین ، پاک دست و چشم پاک و سیر گماردی ، مردم به سلامت از آن عبور میکنند و راه دسترسی به استاندار هموار خواهد بود.
روابطعمومی نباید کسی باشد شیفته ریاست، چنین کسی بیشتر نگران خط کت و شلوار خودش خواهد بود تا نگرانِ خط نیفتادن به صورت دولت و دولتمردان، آدم شیفتهی قدرت راه برقراری ارتباط با اهالی رسانه را نمیداند، دولت وقتی رسانه را نداشت ، دولت لال و کر است
نهم ، استاندار نباید عاشق یک طیف خاص از یک جناح خاص باشد، جناحی بودن استانداران در دولتهای جناحی امری طبیعی است، اما افتادن در دام یک طیف خاص از یک جناح بزرگ، به کوچکتر شدن دایره مشورتی استاندار منجر میگردد و نهایتاً استاندار میماند و حوضاش!
دهم انتخاب مدیران کل استان است، انتخاب مدیر انتخاب هندوانه نیست که بزنی صدای خوب بدهد ، شیرین باشد ، مدیرفنی فرقی ندارد به کی رای داده باشد، اصلاً چپ باشد یا راست، آب و نان و جان مردم را باید داد دست اهلش، آن دنیا به وقت پاسخگویی استاندار چپ و راست همه خود در صف پاسخگویی هستند پس استاندار باید حداقل برای آخرت خودش ، دنیای مردم را با انتصاب بد معامله نکند
یازدهم هم بماند که اگر این دهتای بالایی را در دیاری، ملاک انتخاب استاندار قرار دادند ، یازده و باقی، خود به خود جور میشوند
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی باشد منتشر نخواهد شد.