شما این روزها در هر محفلی بنشینید بجز این مقوله بحث دیگری نیست اما آنچه که بیشتر مردم را زجر می‌دهد گران‌فروشی است .

شاید این نیز برمی گردد به خصلت ما انسانها که برای زنده ماندن خودمان مابقی را نادیده می گیریم ازطرفی ناچاراً ما انسانها جهت بر طرف کردن نیاز جسمی خود مجبور یم روزانه روانه بازار بشویم و خرید های متفاوتی داشته باشیم.

اما چه کنیم که هر روز و یا هر ساعت یک کالا به کالا های گران شده اضافه و خود به خود چالش آفرین می‌شود که معلوم نیست چه برسر اقتصاد ما آمده است.

« آیا دست پنهانی در کار است» این سوالی است که اینروزها برای مردم تبدیل به یک ابهام بزرگ شده است!

آنچه مسلم است گرانی افسارگسیخته مال یک روز و چند ماه نیست و مسکن های موقت هم موقت نمی تواند درمانگر باشد چون موج گرانی آسیب جدی به مردم وارد کرده است.

مخصوصا در میان قشر ضعیف و متوسط جامعه در اثر این موج و شرایط سخت آسیب های اجتماعی آشکارتر می‌شود و نوع رفتار ها باهم دیگر تغییر می‌کند و کارکرد فرد و به تبعه آن رفتار جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد .

چه جوانانی که از تشکیل خانواده باز مانده چه کودکانی که به خاطر همین گرانی از مدرسه و کلاس های درس ودست از کلاس ودوستان کشیده و در گوشه خیابان ها یا در سر چهارراه ها به گدایی و دستفروشی می پردازند .

چه کارخانه هایی و کارگاه هایی که به خاطر گران شدن مواد اولیه آنها کاهش و سود دهی آن ها تعطیل شده یا می شوند و کارگران به جمع بیکاران اضافه شده و این افزایش خودش موجب جرم و بزه در جامعه خواهد شد.

در نهایت قشر آسیب دیده جامعه روزبروز ضعیفتر شده و با سیلی صورت خود را سرخ نگه خواهد داشت البته تا مدتی…