امروز : پنج شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۳ - 4 جماد ثاني 1446
سالی که نکوست…
بنده نیز که همیشه قدرت افکار عمومی را درک کرده و تلاش میکنم در موضوعات به فراخور توجه افکار عمومی بپردازم، با این تصور که تعدد رویدادهای این روزها ذهن مخاطبانم را سخت به خود مشغول کرده است، انتشار بخش دوم سلسله مطالب «سالی که نکوست …» را به تأخیر انداختم.
کمی بعد اندیشیدم که اتفاقاً حوادث این روزها بسیار با بخش دوم مطالبم همخوانی دارد و شاهدی است از غیب که صحت ادعاهایم را ملموستر و عینیتر میسازد.
اینک از دریچه افکار عمومی به چند گزاره زیر که برگرفته از رویدادهای روزهای اخیر هستند توجه کنید.
نخست: ولادیمیر پوتین با اقناع اکثریت قاطعی از افکار عمومی ملت روسیه و با داشتن سطحی قابل اتکاء از سرمایه اجتماعی در نزد مردمش به اوکراین حمله میکند.
دوم: مسلماً پوتین و سایر دولتمردان همراهش، برآوردی واقعی و علمی از افکار عمومی مردم اوکراین را نیز در محاسبات خود لحاظ کردهاند و قطعاً اگر میدانستند که سرمایه اجتماعی رئیس جمهور اوکراین به اندازهای خواهد بود که بتواند مردمش را بر علیه ارتش روسیه بسیج نماید، در حمله به این کشور به خود تردید راه میدادند.
سوم: در این میان اعضاء ناتو با علم به قدرت ناپیدای افکار عمومی، دامی از همین جنس برای روسیه تنیدهاند، آنها بر خلاف انتظار برخی از کارشناسان که قدرت را صرفاً در توپ و تانک و موشک میبینند، اجازه میدهند تا پوتین به اوکراین حمله کند و بعد آتشبار رسانهای خود را چنان به سویش نشانه میروند که تقریباً تمام عالم را بر علیه او میشورانند و بیتردید اگر جنگ روسیه و اوکراین به درازا بیانجامد، این قدرت افکار عمومی جهانیان است که پوتین را شکست خواهد داد، نه قدرت اسلحه ناتو!
چهارم. در ایران اما طبق معمول، «افکار عمومی» آخرین سنجه و معیار در ارزیابیهای مسئولان است. درست در شرایطی که میزان سرمایه اجتماعی مسئولان و نهادهای کشور به حداقل رسیده است، طرح موسوم به «صیانت از فضای مجازی» در مجلس اولویت پیدا کرده و مقدم بر سایر طرحها و برنامههای مجلس، مورد بررسی قرار میگیرد تا اندک سرمایه اجتماعی موجود نیز در برهوت بیتدبیری تعدادی از نمایندگان لگدمال شود.
پنجم: نماینده مجلس که برآوردی از افکار عمومی ندارد، مخالفان را بدون قید استثناء «گرگ مجازی!» و «سگ قلاده بلند!!» معرفی میکند. خوشبختانه او این شانس را دارد که فشار افکار عمومی را عملاً تجربه کرده و احتمالاً زین پس در معادلاتش متغیری به نام افکار عمومی را نیز خواهد گنجاند.
ششم:بیتوجهی به افکار عمومی به همینجا ختم نمیشود، مجلس نیز در چنین شرایط حساسی، بدون توجه به عامل افکار عمومی و تأثیرآن بر معادلات اقتصادی، حذف ارز ترجیحی را تصویب کرده و اختیار اجرای آن را به دولت وا میگذارد.
در این میان گل سرسبد بیتوجهی به «افکار عمومی» و بی اعتنایی به عامل حیاتی و تعیین کننده «سرمایه اجتماعی» را میتوان در دولت و شخص آقای رئیس جمهور دید. این روزها کوچکترین تلاشی در جهت احیاء سرمایه اجتماعی دولت شاهد نیستیم. آقای رئیس جمهور مستقیم با مردم سخن نمیگوید، تریبونهای دولت پر است از اخبار و عباراتی همچون «وی افزود» و «او خاطر نشان کرد» و «فلانی تأکید کرد» در حالی که هیچ کدام از تیم اجرایی جناب رئیسی، مستقیم و بدون تکلف با مردمشان سخن نمیگویند. هنوز هم زبان دولت، زبان عذرخواهی از مردم نیست؛ بلکه آنان همچنان اصرار دارند عملکرد درخشان چندماههشان در بهبود وضع مردم را به عموم نشان دهند که البته در این راه نیز موفق عمل نمیکنند!
ظاهراً برنامه دولت سیزدهم بر این الگو استوار است که هیأت وزیران با کار و تلاش و پاکدستی مشکلات کشور را حل نمایند تا مردم نیز به عملکرد دولت سیزدهم امیدوار شوند و دوباره به دولتمردان و مسئولان کشور اعتماد کنند. غافل از آنکه مسائل و مشکلات کشور چنان عمیق و ریشهدار و پیچیده هستند که جز با پای کار آمدن همان مردم و با تکیه بر اراده عمومی حل نخواهند شد و بی توجهی به این واقعیت غیرقابل انکار است که سبب شده دولت تلاش کند مردم را نادیده گرفته و ناامید از جلب اعتماد اقشار جامعه، با دست خالی به جنگ مشکلات بزرگی برود که ریشه در دههها و حتی سدهها دارد و این یکی دیگر از واقعیتهایی است که میتوان با تحلیل آن، عملکرد دولت را در آینده پیشبینی نمود
▫️بهزاد مومنی مقدم
▫️هفدهم اسفند ۱۴۰۰
بهزاد مومنی مقدم
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی باشد منتشر نخواهد شد.