Saturday, 27 July , 2024
امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳ - 21 محرم 1446
شناسه خبر : 2954
  پرینتخانه » آخرین اخبار, ویژه, یادداشت تاریخ انتشار : 04 اسفند 1400 - 20:27 | | ارسال توسط :
یادداشت های من

لطفاً صیانتمان کنید!

یک شب رفیقی زنگ زد و گفت بیا واتساپ تماس بگیرم مورد مهمی است
لطفاً صیانتمان کنید!

رفتم واتساپ ، تماس گرفت، گفت: فلان‌جا عسل خوب داره کیلویی فلان‌تا می‌خوای برای تو هم سفارش بدم!

گفتم : کار اصلیت رو بگو!

گفت: همین بود!

گفتم: پس چرا گفتی بیا واتساپ!؟

گفت: ها ، …. همین‌جوری

گفتم : لعنتی چرا الکی واسه آدم حرف درمیاری، خو الان یکی فکر می‌کنه من و تو اون پشت تو واتساپ چه غلطی می‌کردیم!

گفت: ها ، ….آره؛ الان چیکار کنیم!

گفتم : قطع کن و بعد به خطم زنگ میزنی و شفاف‌سازی می‌کنی و میگی دقیقاً تو واتساپ چی بهم گفتی و چی بهت گفتم!

صیانت از فضای مجازی خیلی هم چیز وحشتناکی نیست ، چیزی مثل صیانتی است که در طول تمام این سالها از ما میکردند ، مگه صیانت‌های قبلی درد داشت!؟

فقط الان لطف کردند، قانونش را تصویب می‌کنند که قانونی صیانتمان کنند!

من موندم ما چرا اینقدر الکی می‌ترسیم اونم ما که تو صیانت بزرگ شدیم، یادتونه یه زمانی که ضبط‌صوت ماشین‌هامون صیانت می‌شد ، اصلاً نوارکاست‌ها هوشمند بودند!

یه بار نواری گذاشته بودیم خواننده فکر کنم یه زن بود، می‌خوند:

” شرکت ترانه تقدیم می کند، برنامه‌ای از گلهای رنگارنگ، صدات صدا بود وقتی که میخوندی،کار روزگار بود رفتی و نموندی ، رفتی ولی اسمت رو لبها مونده، صدایی جز صدای تو نمونده …”

یهو رسیدیم به ایست بازرسی همون خواننده یهوصداش رو کلفت کرد و شروع کرد به خوندن:

ایران؛ فدایِ اشک وُ خنده ی تو… دلِ پر وُ تپنده ی تو…فدایِ حسرت وُ امیدت…

باور کنید این اتفاق افتاداونهم در شرایطی که اصلا اون سالها سالار عقیلی وجود نداشت که این ترانه رو خونده باشه!!

خلاصه گفتم زیاد نترسیم ،ما رو خیلی وقته صیانت کردن فقط یادمون نیست حالا گیریم یه مدل دیگه صیانتمون کنند که چی، چی داریم که نگران باشیم از دست بدیم ، کسب و کار مجازی که به اینستا وابسته نیست، یک منبع آگاهی به من گفت تو همین ” شاد” هم میشه کسب و کار کرد !!!

به هرحال قرار نیست هرچی خوب بود و مردم دوست داشتند بشه قانون ، قرار اینه که هرچی قانون شد ما بگیم خوبه و دوستش داشته باشیم!

این وسط ملت باید کمی فداکاری کنند یا نه، الان خود من ، خداشاهده از وقتی گفتند یکی از شروط برجام۲ تبادل زندانیان آمریکایی و ایرانی است، چمدانم را بستم اگه یه وقت اینور ، آمریکایی کم آوردیم من داوطلب بشم برای تبادل شدن،ای جانم فدای وطنم ،بذار منو تبادل کنند برم تو اون دیار کفر و کثافتِ عوضی پدرسگ ، اونجا زجر بکشم اما در راه رفع تحریم، قدمی بردارم حالا که بابام کشتی نداره بده پسراش بروند برای رفع تحریم نفت جابجا کنند!!!

نویسنده : ابوذربابایی زاده
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی باشد منتشر نخواهد شد.