امروز : شنبه, ۲۵ اسفند , ۱۴۰۳ - 16 رمضان 1446
من ؛ ارشاد میخواهم
من به عنوان یک معلم ، گشتی میخواهم که ناگهان در مقابل من ظاهر شود برای ارشاد من تا به من بیاموزد سر کلاس دارس با دانشاموزانم چگونه در حالی که تمام هشتهایم در گرو نُههایم مانده ، برای آنان با رسم شکل و با استدلال معادلهای را حل کنم پر از مجهول بیهیچ دادهای ، چیزی شبیه معادله دخل و خرج های من!
من به عنوان یک کارمند، نیازمندم ناگهان آقای ارشاد از در وارد شود و به من بیاموزد چگونه تکریم کنم اربابرجوع را در حالی که ذهنم پر از رنج تبعیض است و کسری حقوقهایی که دیگر به وقت پایان هر ماه حسابم را شارژ نمیکند
من یکی میخواهم ارشادم کند وقتی دور میدان شهر به عنوان کارگری بیمزد ایستادهام ، تا از من بپرسد : ناهار خوردهای!؟
بپرسد دیشب شام چه خورده ای!؟
بپرسد گنج به قد رنج میبری!؟
بپرسد مزد آن گرفتی برادر که کار کردی؟
من ارشاد میخواهم ، تا از من ، به عنوان یک خبرنگار بپرسد : تو با این مدیران کمحوصله و زودرنج چگونه میخواهی حق مردم را طلب کنی!؟ از من بپرسد ، حقوق خودت را چه کسی باید طلب کند!؟ اصلاً ذهن تو انقدر ازاد از هزار و یک رنج و سختی روزگار شده تا بیهیچ دغدغهای در پی طلب دیگران باشی؟
من ارشادلازمم ، وقتی به وقت پرستاری از بیماران، نمیدانم از نگاه دولت من پرستار مازادم یا فرشتهای نجات که باید سرتاپایم را طلا بگیرند!؟ یکی باید مرا ارشاد کند تا دستانم نلرزدبه وقت بیدارباش های شبانه ام بالای تخت مردمان بیمار!
من ارشاد میخواهم به عنوان یک مغازهدار ساده در گوشهی شهر که بدانم این کارتخوانها که شده است ملاک مالیات دادن ، فقط برای من دقیق شده اند یا آنها که نامشان با افتخارفراریهای مالیاتی است و صفرهای سود ماهیانهی آنها هزاران برابر صفرهای فروش سالانهی من است هم ، کارتخوان هایشان دقیق است!؟
من یکی را میخواهم که ارشادم کنم گه چگونه من هم یکی شوم مثل تاج، مثل صاحبان فولاد مبارکه ، مثل فرزند ان مادری که در خارج ویپیان میفروشد و اسمش اما همچنان در لیست خودیهاست!
من یکی را میخواهم ارشادم کند که چرا هیچ دولتی حرف دل ملت را نمیفهمد، مگر نه اینکه دولتمردان از دل ملتها انتخاب میشوند، انتصاب میشوند ، چرا بعد از انتصاب ما را نمیفهمند، خواستههای ما را نمیفهمند!؟
یکی من را ارشاد کند چرا نمایندهی من بعد از انتخاب یکی دیگر میشود ، چرا وّرش عوض میشود، چرا حرفش عوض میشود، چرا می گوید من عادی ترین خواسته های مردمی را نمی فهمم!
یکی باید من را ارشاد کند که من امروز دیگر توان فهمیدن هیچ مسالهای را ندارم!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت سایت منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی باشد منتشر نخواهد شد.