سال ۱۴۰۰ آهسته آهسته به پایان نزدیک می شود ،با پایان یافتن سال و آمدن سالی دیگر آنچه بیش از هر نکته ای ذهن را درگیر می کند این است که سالی که گذشت چه دستاوردهایی داشت و سال جدید را باید چگونه آغاز کنیم که فرازهای سال کهنه بیشتر و نشیب ها برچیده شوند؟

 لرستان در حالی در  سال ۱۴۰۰ تحت شعاع دو رویداد مهم کرونا و انتخابات  قرار گرفته بود که در سال ۱۴۰۰ ، استان سالی کم رویدادتر را در قیاس با سالهای پر رویداد ۹۸ و ۹۹ پشت سر گذاشت ، در بهمن و اسفند ۹۸ با شیوع کرونا و فراگیری آن در سطح کشور ، لرستان نیز از این ویروس جهان گیر در امان نماند و همین موضوع باعث شد تا تمام نگاهها در سال ۹۹  متوجه کرونایی شود که در سال ۱۴۰۰ نیز با خیز دو موج همچنان بر تمامی رویدادهای استان لرستان در این سال نیز سایه افکنده بود .

به رغم همه تدابیر و سخت گیری ها و فراز و نشیب ها اما کرونا تقریبآ به پدیده ای عادی تبدیل شد که در کنار ما بعنوان یک میهمان ناخوانده باید پذیرفته شود اما آنچه در سال ۱۴۰۰ در این زمینه برجسته تر بود یک اتفاق تلخ و البته یک دستاورد خوب و شیرین است ، مرگ یک هزار و ۴۱۲ لرستانی بعلت کرونا در سال ۱۴۰۰ بعنوان رخدادی تلخ در کنار  واکسیناسیون همگانی بعنوان یک رویداد مثبت که فراتر از اقشار خاص تقریبا در اوایل سال ۱۴۰۰ فراگیر شده و خوشبختانه سطح واکسیناسیون در لرستان را به بیش از ۹۰ درصد رسانده است .

۱۰ فروردین ۱۴۰۰ اولین رویداد مهم سال در لرستان رقم خورد ، سید ابراهیم رئیسی که آن روزها در تدارک برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ بود و البته چنین وانمود می شد که رئیسی میلی به حضور در انتخابات ندارد ، در قامت رئیس دستگاه قضایی به خرم آباد سفر کرد ، او که با حکم رهبر انقلاب در ۱۶ اسفند ۹۷ بعنوان رئیس دستگاه قضایی منصوب شده بود ، در بیست و پنجمین ماه حضورش در قوه قضائیه بیست و پنجمین سفر استانی اش را با سفر به لرستان طراحی کرده بود ، رئیسی البته  یک ماه بعد در بیست و ششمین سفر استانی اش پس از لرستان در ۱۸اردیبهشت به همدان رفت تا نشان دهد گرچه روبنای این سفرها کاری و به منظور بررسی مسائل و مشکلات دستگاه قضایی جلوه داده می شد اما در واقع زیربنای آن یک طراحی هدفمند بود که از ۲۷ اردیبهشت ۹۶ و پس از شکستش در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم  تا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ او را نه درقالب یک کاندیدای عادی بلکه درشمایل یک منجی به افکار عمومی شناسانده بود .

رئیسی ۴۵ روز پس از سفرش به لرستان در ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ با حضور در وزارت کشور برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد و در یکی از سردترین انتخابات های ریاست جمهوری ادواری با کسب ۱۸ میلیون و ۲۱هزار و ۹۴۵ رای از مجموع  28 میلیون و ۹۸۹هزار و ۵۲۹ رای بعنوان هشتمین رئیس جمهور اسلامی ایران برگزیده شد .

نکته جالب توجه این رویداد مهم این بود که نرخ مشارکت مردم ۴۸ درصد بود که از این میزان ۱۳ درصد آرا را آرای باطله به خود اختصاص داده بودند.

در لرستان نیز این رویداد مهم که البته مهم ترین رویداد استان در سال ۱۴۰۰ نیز بوده است ، با مشارکت ۴۸درصدی مردم استان در انتخابات رقم خورد ، از مجموع ۷۰۸ هزار و ۹۰۰رای ماخوذه مردم لرستان  سید ابراهیم رئیسی ۴۱۶هزار و ۳۳۹رای معادل ۶۹/۵۸درصد آرای مردم استان را کسب کرد .

پس از محسن رضایی میرقائد که در این استان لرنشین ۱۶۰ هزار و ۲۰۰ رای به خود اختصاص داد این آرای باطله بود که در جایگاه سوم قرار گرفت و ۷۳هزار و ۸۴۹ رای از کل آرای ماخوذه همین آرایی بود که تحت عنوان باطله اعلام شد و عبدالناصر همتی با ۴۵ هزار و ۹۹۷رای و امیر حسین قاضی زاده هاشمی نیز با ۱۲هزار و ۹۳۹ رای در جایگاه بعدی قرار گرفتند .

عدم مشارکت مردم در انتخابات بر انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز سایه افکنده بود به طوری که نفر اول انتخابات شورای شهر ششم در مرکز استان ۸ هزار و ۶۸۰رایی کسب کرد ،این میزان رای نفر اول را در انتخابات شورای شهر پنجم خرم آباد نفر شانزدهم کسب کرده بود تا تفاوت محسوس این رقم نشان دهد تا چه میزان مشارکت سرد در کنار ردصلاحیت های بی سابقه کاندیداها توسط هیات نظارت بر انتخابات شوراهای شهر و روستا ، این انتخابات را نیز تحت تاثیر قرار داده است .

تغییر دولت و تسلط اصولگرایان بر قوه مجریه ، در حالی عملا قوای سه گانه را پس از ۸ سال مجددآ یکدست کرده بود که در لرستان برخی از چهره های شاخص اصولگرا در شمایل جدیدتر با عنوان  انقلابی به فاصله چند هفته پس از پیروزی رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ، عزم خود را برای  استاندار شدن جزم کرده بودند ، همزمان در سایر حوزه های مدیریتی نیز نیروهای اصولگرا به تکاپو افتاده بودند تا خیلی زود مدیریت ها را تعیین تکلیف کنند .

در آن مقطع ستادهای رئیسی در لرستان که شمارشان از انگشتان دست نیز فراتر رفته بود در کورس برای تصاحب مدیریت ها در لرستان مسیر خرم آباد تا تهران را طی می کردند و زمینه ای فراهم شده بود تا رقابتی بین نواصولگرایانِ انقلابی برای مدیریت ها شکل گیرد .

نمایندگان لرستان نیز از این قاعده مستثنی نبودند ، بسیاری از گزینه ها سرِ مسیر خود به تهران ، راه را نیز به سمت بهارستان کج می کردند تا شاید به مدد امدادات زمینیِ این ۹ نماینده لرستان در مجلس ، دولت را اقناع کنند که در کابینه استانیِ رئیسی حضور داشته باشد .

پس از کش و قوس فراوان در حالی که حتی بعضی از معاونین خادمی استاندار وقت لرستان نیز نیم نگاهی به استاندار شدن داشتند ، قرعه فال بنام چند گزینه افتاد.

علی مویدی ، سردار عبادالله عبدالهی در کنار دو چهره دیگر چهار چهره ای بودند که رسما مجمع نمایندگان لرستان نامشان را برای استانداری لرستان به وزارت کشور و دولت  ارسال کرده بود .

در حالی که شنیده ها از قریب الوقوع بودن انتصاب سردار عبدالهی فرمانده لرستانی قرارگاه خاتم بین سالهای ۹۱ تا ۹۷حکایت می کرد ، به موازات نهایی شدن استانداری عبدالهی اما فشارها بر تهران برای جلوگیری از انتصاب او در جریان بود ، شرایط به گونه ای پیش رفت که گزینه ها یکی پس از دیگری سوختند تا اینکه با تصویب هیات دولت در هفتم مهرماه ۱۴۰۰ رسما حکم هفدهمین استاندار پس از انقلاب در لرستان بنام فرهاد زیویاری ثبت شود که پیش از این گرچه نامش هرازگاهی در میان گزینه های احتمالی شنیده می شد اما جدی گرفته نمی شد .

این سومین رویداد مهمی بود که پس از سفر رئیس وقت قوه قضائیه به لرستان و  برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ۱۴۰۰ لرستان رقم خورده بود ، انتصاب زیویار بعنوان استاندار دولتِ رئیسی در لرستان البته از یک منظر بی سابقه بود ، او اولین نیروی بومی در تاریخ لرستان است که بعنوان استاندار برگزیده شده بود.

نیمه دوم ۱۴۰۰ در لرستان معطوف به مسائل حاشیه ای سیاسی و تغییرات زیادی شد که البته این تغییرات هیچگاه حامیان دولت را به طور کامل اقناع نکرد ،  زیویار تغییرات دولت جدید را در لرستان ۱۸ روز پس از استقرارش در استانداری ، با چهار انتصاب استارت زد .

معاون عمرانی ، مدیرکل بازرسی و مدیرکل حوزه استاندار سه حوزه ای بودند که در اولویت تغییرات اولیه استاندار جدید قرار گرفتند و متعاقب آن انتصاب یک مشاور در مجموع روزی پر ابلاغ را در اول آبان ماه ۱۴۰۰ رقم زد به گونه ای که خیلی ها تصورشان این بود که تغییرات مدیریتی در لرستان خیلی سریعتر از آنچه پیش بینی می شد ، رقم خواهد خورد .

در آن مقطع استان برای سفر رئیس جمهور آماده می شد و فشارهای زیادی به استاندار وارد شده بود تا در روند تغییرات دولت در استان شدت عمل به خرج دهد ، انتصاب سرپرستان دانشگاههای لرستان و علوم پزشکی ،  سرپرست هسته گزینش ، سرپرست دفتر امنیتی انتظامی ، سرپرست روابط عمومی و سرپرست فن آوری اطلاعات در یک بازه زمانی دو هفته ای بین ۱۶ آبان تا یکم آذرماه ۱۴۰۰ انجام گرفت .

روند انتصابات به نظر می رسید تشدید شده است تا اینکه همه نگاهها معطوف به رویدادی مهم در نیمه دوم ۱۴۰۰ رسید ، قرار بود رئیس جمهور پنجشنبه یازدهم آذرماه به لرستان سفر کند ،  بنا به دلایلی نامعلوم این سفر لغو شد .

دوازدهم آذر ماه آیت الله شیخ عباسعلی صادقی از روحانیون خوش نام و مبارز در بیمارستان شهید رحیمی خرم آباد دارفانی را وداع گفت .  او از افرادی بود که توسط آیت الله کمالوند به خرم آباد دعوت شد  و اقامت طولانی مدت و دائمی را در خرم آباد برگزید و منشأ خدمات ماندگاری در استان لرستان شد ، صادقی با مراجع تقلید و بزرگان حوزه علمیه قم از جمله آیت الله بروجردی، امام خمینی (ره) ارتباط نزدیک و صمیمی داشت .

با هشت روز تاخیر سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور اسلامی ایران روز جمعه ۱۹ آذر ماه در یازدهمین سفر استانی خود به لرستان سفر کرد ، شاید گواه بدبختی و فلاکت و مظلومیت لرستان در این سفر همان پله ای بود که برای پایین آمدن رئیس جمهور از هواپیما و بالعکس ، در فروردگاه خرم آباد از استان مجاور لرستان یک روزه قرض گرفته شده بود .

مقدمات سفر رئیس جمهور به گونه ای بود که استان لرستان دست کم ۱۵ روز برای حضور رئیسی در لرستان به حالت نیمه تعطیل درآمده بود ، لرستان اموراتش در برهه کنونی به قبل از سفر و پس از سفر رئیس جمهور تقسیم شده بود ، استانی که تا قبل از شروع بکار دولت در کلام رئیس جمهوری در جریان بررسی وزرای پیشنهادی رئیس جمهور  در کنار خوزستان و سیستان بلوچستان ،ِ ویژه عنوان شده بود ، دست کم در ترتیب سفرها در زمره استان های ویژه لحاظ نشد و یازدهمین استانی بود  که رئیس جمهور به آن سفر کرد و همین موضوع نیز باعث شد تا لرستان در برهه ای میزبان رئیس جمهور شود که ۴۸ ساعت پس از سفر او به استان ، لایحه بودجه تدوینی از سوی دولت به مجلس تقدیم شود !

رئیسی در یکی از نشست هایش در این سفر جمله را مطرح کرد که بخشی از این جمله بعنوان کلیدواژه ای فراگیر مطرح شد ، او گفت : “هر که کارآمدی دارد باید از او در مدیریت ها استفاده شود ، دلدادگی به نظام و انقلاب امری مهمی است اما از بانیان وضع موجود نباید استفاده شود “.

مقصود این بود که  وضع موجود را دولتی به وجود آورده که پیش از استقرار ” انقلابی ها ” از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰  در سپهر سیاسی ایران تحت عنوان ” تدبیر و امیدی ها ” سکان قوه مجریه را عهده دار بوده اند و باید عناصر و باقی مانده های این دولت در سطوح کلان ، میانی و خرد مدیریتی از مدیریت ها کنار بروند و از این دست افراد نباید استفاده شود .

رئیس جمهور با حجمی انبوهی از مصوبات که البته باید خروجی آنرا در ۱۴۰۱ به نظاره نشست ، خرم آباد را در بامداد رو ز شنبه بیستم آذر ماه به مقصد تهران ترک کرد ، زیویار که به نظر می رسید همه چیز را به بعد از سفر رئیس جمهور به لرستان موکول کرده و چنین استنباط می شد دستش برای تغییراتی که بیم می رفت با فشار نمایندگان و سهم خواهی های آنها برای جلوگیری از تغییرات محسوس در شهرستان ها و سهم خواهی های افراد ذی نفوذ در مرکز استان ، باب میل او صورت نگیرد ، بازشده است ، او در گفتگو با صداوسیما عنوان کرده بود که در دی ماه شاهد تغییراتی وسیع خواهیم بود !

تغییرات وعده داده شده با یکم دی ماه با انتصاب سرپرست جدید دانشگاه پیام نور لرستان شروع شد ، متعاقب آن سرپرست امور عشایر لرستان منصوب شد ، مهم ترین انتصاب زیویار اما در هشتاد و سومین روز استانداری اش رقم خورد ، بهرام ستاری فرماندار پیشوا و گرمسار در دولت احمدی نژاد بعنوان معاون سیاسی امنیتی استانداری لرستان منصوب شد .

همان روز مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری لرستان نیز پس از کش و قوس فراوان معرفی شد ، نکته جالب توجه در این زمینه این بود که قبل از سفر یکی از بانوان شاغل در سازمان مدیریت و برنامه ریزی لرستان بعنوان مدیرکل بانوان حکم گرفت اما هیچگاه بر صندلی دفتر زنان و خانواده استانداری تکیه نزد تا با یک وقفه سه هفته ای نهایتآ استانداری یکی از زنان مرتبط با ستاد سحر را در جریان انتخابات ریاست جمهوری بعنوان مدیرکل در این حوزه بکار گیرد .

معرفی معاون سیاسی اما آب سردی بود بر پیکره جریانی که انتظار داشت دست کم در این حوزه از سوی استاندار بکار گرفته شود ، اما انتصاب ستاری به برنامه ریزی برخی گزینه ها برای معاونت سیاسی و احتمالا بعدها برای استاندار شدن خاتمه داد ، ۶ روز بعد روزی شلوغ در انتصابات رقم خورد ، انتصاب سرپرست برای معاونت اقتصادی ، اداره کل اداری مالی ، حراست و دفتر فنی و فرمانداران بروجرد ، دورود و ازنا ازدیگر انتصاباتی بود که تا حدود زیادی استانداری را بعد از سه ماه دستخوش تغییرات وسیعی کرد .

انتصاب مدیران کل فنی و حرفه ای و بهزیستی و معرفی سرپرست برای فرمانداری های سلسله و دلفان و انتصاب مدیرکل جدید بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پایان بخش دی ماهی بود که استاندار وعده داده بود تغییرات وسیعی رقم بخورد .

بهمن ماه هم با انتصابات سپری شد ، انتصاب سرپرست برای محیط زیست لرستان در پنجم بهمن ماه ۱۴۰۰ سرآغاز تغییرات در این ماه بود ، تعیین سرپرست برای سازمان صمت ، انتصاب دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان لرستان ، رئیس سازمان جهاد کشاورزی لرستان ، تعاون کار و رفاه ، سرپرست برای امور اقتصادی ، دفتر امور شهری و شوراها ، امور روستایی ، دفتر امور اجتماعی و اداری مالی استانداری لرستان و سرپرست فرمانداری خرم آباد از دیگر انتصاباتی بود که در بهمن صورت گرفت .

به نقل از استاندار لرستان ۷ هزار و ۹۳۷ میلیارد تومان اعتبارات مصوب حاصل از سفر رئیس جمهور به لرستان بوده است که برای تحقق وعده ها البته باید منتظر ماند   اما پرواضح است که در نیمه دوم سال ۱۴۰۰  تمرکز دولت بر بحث تغییرات مدیریتی بود ، گرچه هنوز چرخه تغییرات تکمیل نشده اند اما به نظر می رسد بخش عمده ای نیمه اول سال ۱۴۰۱ نیز تعیین تکلیف کردن حوزه های مدیریتی باقی مانده باشد و از این روست که یکسال از دولت رئیسی در استان صرف تغییرات مدیریتی شده است .

دهم اسفند ۱۳۹۹در حوزه ورزش یک اتفاق خوب دیگر برای لرستان رقم خورد ه بود ، شهاب الدین عزیزی خادم اهل پلدختر لرستان با رای مجمع فدراسیون فوتبال در حالی  بعنوان رئیس جدید فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود اما  کمتر از یکسال در ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ با رای اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال برکنار شد .

استمرار تک رقمی بودن لرستان در نرخ های تورم، بیکاری و شاخص فلاکت از نکات تلخ اما برجسته سال ۱۴۰۰ بود ، گرچه این روزها وعده ریشه کن کردن ۱۵ روزه فقر مطلق از سوی رئیس جمهور رئیسی نگاهها را به خود معطوف کرده و لرستان نیز بواسطه صدرنشینی در برخی شاخص ها دلخوش به این وعده است اما در مجموع نمی توان از این موضوع غافل شد که درب در لرستان بر همان پاشنه ای می چرخد که پیش از این چرخیده است.

حال ۱۴۰۰ روزهای انتهایی خود را سر می کند  1401در پیش است ، معلوم نیست چه رخدادهای تلخ و شیرینی رقم بخورد  اما با همه فرازو نشیب ها ،سال ۱۴۰۰ با هزار و یک درد گفته و ناگفته اش سپری شد و در گذر از روزها و ماهها و سالها به اولین روزهای قرن پانزدهم  رسیده ایم که باید آنرا به عنوان رویدادی قابل توجه تر از همه رویدادها به فال نیک گرفت .